علوم انسانی؛ علوم توصیفی یا دستوری
علوم انسانی؛ علوم توصیفی یا دستوری
علومی که به «هست»ها می پردازد و به توصیف پدیده ها و شرایط آنها می پردازد «علوم توصیفی» نامیده می شود.
علوم دستوری با هنجارها، دستورها و توصیهها سروکار داشته و سعی میکنند با ارائه الگوی رفتاری مناسب، انسان را به سمت هدفی از پیشتعیینشده، هدایت کنند.
«علوم هنجاری یا علوم دستوری، عبارتاند از: هر رشته علمی که در پی یافتن و تعیین الگوهای رفتاری و منش بهنجار و درست است (فرمهینی فراهانی)
طبق این تعریف، علم اخلاق، حقوق و حتی علم سیاست به سبب آنکه به تجویز نظمی میپردازند، علوم دستوری هستند (فرمهینی فراهانی)
بنابراین، دستوری یا هنجاری صفاتی هستند برای نشان دادن هر آنچه که قواعدی را برای رفتار تجویز میکند و از همینرو، برخی از رشتههای علمی را به سبب آنکه به مشاهده صرف اکتفا نکرده، بلکه دربرگیرندة قضاوتهای ارزشی نیز میباشند، علوم دستوری میگویند.
برخی نیز معتقدند «علوم دستوری مرکّب از احکام انشایی یا احکام ارزشی هستند یا تابع نقادی است، مثل منطق، اخلاق، زیباییشناسی و.... » (جمیل صلیبا)
علوم دستوری در اصطلاح وونت (Wundt) علوم معیاری نامیده میشود که همان علوم انشایی است. به عقیدة وونت، علوم معیاری علومی است که کار آن تعیین قواعد و نمونههای ضروری برای تحدید ارزشهاست. برای مثال، در منطق، قانون استنتاج صحیح، در اخلاق، نمونه آرمانی، معیار اندازهگیری است. این علوم در برابر علوم تفسیری یا خبری قرار دارند؛ یعنی علومی که بر مشاهده و شناخت اشیاء مبتنی است، چنانکه در طبیعت موجودند (جمیل صلیبا).
علومی که مشتمل بر گزارههای «باید» و «نباید» است، «علوم انسانی دستوری، تجویزی، هنجاری و یا ارزشی» اطلاق میگردد. گاهی نیز به سبب آنکه علوم انسانی دستوری با ارائه باید و نباید به تجویز نظم خاصی میپردازند به این علوم، نظام، سیستم و مکتب نیز گفته میشود.
ویژگیهای علوم انسانی دستوری
علوم انسانی دستوری علاوه بر ویژگیهایی که برای علم بودن و انسانی بودن لازم دارند، به لحاظ دستوری بودن باید شرایط زیر را داشته باشند:
الفـ علوم انسانی دستوری دربرگیرنده گزارههای مشتمل بر باید و نباید یا کلمات دالّ بر ارزش است. به تعبیر دیگر، در این نوع از علوم، مفاهیم ارزشی، نظیر خوب، بد، درست و نادرست و مفاهیم لزومی، مانند باید، نباید و وظیفه، مفاهیم پایهای را تشکیل میدهند. به همین علت به این علوم، «علوم ارزشی» نیز گفته میشود.
بـ گزارههای دستوری مربوط به افعال اختیاری انسان هستند، زیرا امر و نهی در جایی منطقی است که مأمور به انجام یا ترک کار، مختار باشد.
جـ به لحاظ منطقی، شکلگیری گزارههای دستوری واقعی، بر پذیرش رابطة علیت در بین پدیدهها مبتنی است، زیرا شخصی که رابطه علیت را نپذیرد نمیتواند به منظور منجر شدن یک کار به نتیجه مناسب، به آن کار امر کرده یا با هدف منتهی شدن فعلی به نتیجه نامناسب از آن نهی کند، زیرا نتیجه عدم قبول علیت این خواهد بود که انجام فعلی خاص لزوماً به نتیجه دلخواه منجر نخواهد شد.
منابع
محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص 405.
جمیل صلیبا، فرهنگ فلسفی، ترجمة منوچهر صانعی درّهبیدی، ص 480.