جامعه شناسی دینی؛ طبقات جامعه از نگاه امام سجاد (ع)
جامعه شناسی دینی؛ طبقات جامعه از نگاه امام سجاد (ع)
از نگاه امام سجاد علیه السلام در برخی شرایط، در جامعه شش طبقه ایجاد می شود:
زراره بن ابی اوفی گفت: روزی به دیدن امام سجاد (علیه السلام) رفتم. وقتی به حضور ایشان شرفیاب شدم و در محضر مبارک ایشان نشستم حضرت رو به من کرد و فرمود: ای زراره! مردم زمان ما شش گروه هستند: شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند.
1. اما شیر صفتان پادشاهان و سلاطین و خلفای دنیا هستند که هر یک میخواهند بر دیگری پیروز و چیره شوند و غلبه کنند و دیگران بر آنها تسلطی نداشته باشند و مغلوب نگردند.
2. اما گرگ صفتان تجار و بازرگانان هستند که به هنگام خرید از اجناس و کالای دیگران بدگویی و نکوهش میکنند و ارزش خرید آن را پایین میآورند ولی به وقت فروش متاع خود از کالا ستایش و تعریف میکنند و ارزش فروش آن را به دروغ بالا میبرند و میخواهند سر مردم کلاه بگذارند.
3. اما روباه صفتان منافقین و تظاهر کنندگان و افراد عوام فریبند که برای سوءاستفاده و فریب مردم به ظاهر اظهار مسلمانی میکنند و از راه دین نان می خورند ولی در دل آنچه را که با زبان توصیف میکنند باور نداشته و در باطن به آن ایمان ندارند.
4. اما سگ صفتان افرادی هستند هرزه گو و بد زبان که با سخنان و گفتار خود مانند سگ به مردم پارس میکنند و مردم از ترس نیش و زهر زبانشان به آنها احترام میگذارند.
5. اما خوک صفتان نامردان بیغیرت و بیمروت و شهوترانانی هستند که به هر پلیدی و کار زشتی تن در میدهند.
6. و اما گوسفند صفتان افراد متدین و با ایمانی هستند که پشمهایشان را میچینند گوشتهایشان را میخورند و استخوانهایشان را میشکنند.
حال بنگر از این گوسفند بیچاره که در میان یک مشت شیر گرگ روباه سگ و خوک گرفتار و اسیر شده چه کاری ساخته است و یا چه کاری میتواند بکند؟!!
منبع:
خصال شیخ صدوق باب سه ح42
در واقع، کسانی که از حدود الهی تجاوز می کنند، دچار اباحه گری شده هستند و هر چیزی را که نفس آنها می خواهد، برای خود مباح تلقی می کنند. این افراد اله خود را هوای خود قرار داده اند و از ولایت خداوند خارج شده اند.
وقتی نفس پرستان جامعه (خوک ها) زیاد شوند و جامعه خوکی را شکل می دهند، درندگان بر مومنین مسلط شده و آنها را نابود می کنند.
در واقع، ثمره جامعه خوکی، ذبح شدن حقیقت و حق طلبانی مانند امام حسین علیه السلام است.
هسته اصلی لیبرالیسم، لسه فر به معنی «بگذار هر چه می خواهد انجام دهد» یا «دلم می خواد» است و نفس پرستی را دین خود قرار داده است.
دلم می خواد در برابر خدا می خواد قرار دارد. یک فرد لیبرال در بین احکام پنجگانه واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام، تنها قسمت مباح را انتخاب می کند و همه چیز را برای خود مباح و جایز می داند و حلال و حرامی را برنمی تابد. فرد لیبرال آزاد از قید و بند و حلال و حرام است و به فردی بی قیدوبند و لاابالی تبدیل می شود و دست به هر عمل زشتی می زند و از انجام واجبات می گریزد.
با اصالت یافتن این گزاره، فرد هوای نفس خود را به عنوان خدا اطاعت (و در واقع، عبادت) می کند و از اطاعت و عبادت خدا سرپیچی و طغیان می نماید